من از دست رفته ایده داشتن رابطه جنسی کوس دات با دختر ناپدری من
چینان قارچ روسیه به جنگل با سبد رفتن نیست ، چرا که آنها معمولا نوشیدن ودکا و یا دمار از روزگارمان درآورد ، و هیچ گزینه سوم وجود دارد! در پاییز مرطوب, یک زن و شوهر در عشق عمیق تر به جنگل رفت به طوری که هیچ کس در امور کثیف خود دخالت. سرما از مردم عادی shudders به استخوان اما این بی قراری و دوستداران آرامش شدید آب یک لیوان "سوزاندن", آب, و پس از آن آنها را به خود جلب ماجراجویی. آلنا به نحوی در بر داشت زمان برای وب ترمه کت پایین کشیده جوراب شلواری او به طوری که او گربه نمی لغزش چمباتمه زده و دهان باز کرد او را در حالی که معشوق را در پرواز او به دنبال او چروکیده ، لب سبزه لنگر انداخت به یک اندام مانند دو کشتی بین کهکشانی-محکم و جبران ناشدنی! سر تحت خشمگین یورش Alyonushka را luet منجمد خیره انگشتان دست, گرفت, گرم, کوس دات کیسه بیضه ها در اختیار خود را بصورتی پایدار و محکم و فشرده دو توپ ذخیره شده در داخل به تاخیر انتشار از طریق مجرای ادرار. Grisha معشوق خود را به درخت به سخت پوستان گره خورده است ، هیچ لرزش بیشتر و جوش خون در رگ های خود را آب پز ، گرم شده توسط شور و شوق وجود دارد. عاشق گیر او را از پشت, سکس شور مانند یک عروسک است که نیازی به حساسیت اما حداقل آن را به اندازه کافی خوب بود به شدت بهم زدن در هوای تازه با یک باند الاستیک در غیر این صورت آنها خواهد بود پخش با تقدیر به گوش!