مربی و عکس انگشت تو کوس
مهندس استپان به فرانسه رفت و به عنوان یک مهمان کارگر است که او تحت فشار قرار دادند و انگشت خود را به آسمان, انتخاب, اولین سایت ساخت و ساز او ملاقات کرد و انداخت از روسیه به کار تنها یک مرد را به حساب نمی-روسپی بسیار گران قیمت هستند در سرزمین عشق بی پایان. پسر تقریبا برای مسکن در چند سال را نجات داد ، او نیاز به تنها یک قطره ، به طوری که پست دوم گارد امنیتی کمک می کند تا رویای خود را متوجه او. اما آسانسور بر ذهن استپان بسیار تاثیر می گذارد که او در عشق با زنا مخروطی محلی می افتد, با نام مستعار "لاستیک". او مانند یک عروسک برای رضایت جنسی از زنان کارگر, او, بدن در حال کشیده مانند لاتکس, خاصیت ارتجاعی این چربی بدن مشاهده نشده است از بدو تولد و به نظر می رسد آن است که مانند پاره شدن یک زن. استپان تا به حال مدت طولانی است که به دنبال یک محل در بین طبقه بتنی و دال او در بر داشت خود را یک راز گوشه ای که در آن هیچ همکاران نمی آیند آورده زنا لاستیک وجود دارد و با توجه به تمام قوانین بی بند و شلاق به صورت رایگان. پس از تسکین تنش, یک مرد می تواند احساس عکس انگشت تو کوس بهتری اگر او یک تیمارستان را وارد کنید, به خاطر سپردن چگونه او شلاق این شلخته قدیمی فرانسوی تند و زننده. او را تضعیف سینه, شکم بزرگ مانند یک بمب از دست رفته و باسن و یک دهان بد بو خواهد بود یک کابوس برای هر مرد کافی به جز یک بیمار مهمان کارگر.